یه عالمه سرگرمی

هر مکانی خنده و شادی بود رونق و ترویج آبادی بود پس بخند در هر مکان و هر زمان روح غمگین سلب آزادی بود

یه عالمه سرگرمی

هر مکانی خنده و شادی بود رونق و ترویج آبادی بود پس بخند در هر مکان و هر زمان روح غمگین سلب آزادی بود

بیائیم نخندیم . . .

بیائیم نخندیم . . .

به سرآستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید،ارباب

نخند

به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری.

نخند

به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه ی کوتاه معطلت کند.

نخند

به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه ی پیراهنش جمع شده.

نخند

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد